نامه ای به خدا ...

doa

 

خدا جونم سلام .

دوباره منم ، همون بنده ی ناسپاس همیشگی .

حالمو که خودت از خودمم بهتر میدونی .

مثل همیشه ، امشبم اومدم سراغت .

دوباره شکایت دارم .

از روزگار ،

از زندگی ،

از نامردی بنده هات ،

از بزرگترایی که فکر میکنن هنوز بچه ایم .

از خودتم که طبق معمول شاکیم .

میبینی چه بنده ی بدی داری . میبینی چقدر ناشکره .

خدا بازم امشب دلم گرفته . از این دنیا سیرم .

خدایا ، تو که تا حالا هر خواسته یی داشتم برآورده کردی . پس

چرا این یکیو ازم دریغ می کنی .

ولی من بنده ی سمجیم .

اینقدر با همون جانمازم میام سراغت تا حاجتمو بدی .

خدا ، تا کی باید تو این قفس طلایی که نه نقره ای اسیر باشم .

تا کی باید با خودم حرف بزنمو درددل کنم .

خدا ، تو که بنده هاتو میشناسی ،

تو که میدونی هر کدوم چقدر ظرفیت دارن ،

چقدر طاقت دارن ،

پس چرا اینقدر امتحانای سخت سخت .

همیشه می گن اونایی رو که دوسشون داری بیشتر بهشون سختی میدی ،

امتحانشون سختتره .

یعنی منم اینقدر دوست داری .

چقدر خودخواهم نه !

کی باور میکنه تو دل این دختر به ظاهر آروم چه طوفانیه .

طوفانی که داره از درون ذره ذره نابودش میکنه.

خدا ، تو این چند وقت یه تشکر بهت بدهکارم .

یه فرشته ی نجات برام فرستادی .

یه فرشته ی مهربون . که به اندازه ی همه ی دنیا دوسش دارم و  ازش ممنونم .

یه خواهش ازت دارم .

ازت می خوام که اونو به آرزوهاش برسونی . ....

و یه چیز دیگه که تو دلم میگم ..

خدا ، یه چیزه دیگه ام ازت میخوام ، حاجتام مثل همیشه زیاده .

خیلی وقته دلم هوای گنبد طلایی امامتو کرده .

ولی چرا دروغ بگم این دفعه یه دلیل دیگه هم داره . ..

یا امام رضا میدونم که الانم اگه از همین جا صدات کنم ، 

مثل همیشه جوابمو میدی ..

ولی این دفعه با دفعه های دیگه فرق میکنه

دلم میخواد بیام پابوست . ...

خدا ، یه پیغام دارم میخوام به یه نفر برسونی .

بهش گفته بودم که من توی ماه هیچ وقت هیچ چیزی ندیدم ، 

با اینکه همیشه با نور خیره کنندش منو جادو میکنه ..

ولی دلم میخواد این دفعه که توش نگاه میکنم اونو توش ببینم که داره بهم لبخند میزنه .

بازم نامم طولانی شد ببخشید  ..

 

نظرات 7 + ارسال نظر
مرد پیر سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:56 ق.ظ http://www.siamakold.blogfa.com

.........« نیک نیک است و بد بد؟ اندازه سنجش هر دو چیست؟» ..........
.........« اوستا می گوید نیکی و بدی جز سنجش اندیشه چیزی نیست ».......
..........« ان سنجش است که سود و زیان را در دیده می گیرد.و می گوید:» .........
........« که انچه سومنداست نیک و انچه زیان می رساند، بد است»............
..........« وگرنه به خودی خود، هیچ جیزنه نیک است و نه بد» .......
گزیدهای از گاتها

ققنوس سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:27 ق.ظ http://bluephonix.blogsky.com

بله...!

اسیر سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1384 ساعت 12:23 ب.ظ http://www.a30r.myblog.ir

سلام دوست عزیزم.اینجوری که تو گفتی فکر نکنم اصلا حالت خوب باشه.
اگه کسی رو پیدا کردی که از این زمونه راضی بود به منم نشونش بده
قربونت یا علی...!!!

غریبه تنها چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1384 ساعت 03:13 ق.ظ http://www.ko100.blogfa.com

به نام حق
چه خوبه که همه درد دلامون برا خدا باشه چه خوبه که ما خدا رو فراموش نکنیم چون اون مارو فراموش نمی کنه چه خوبه هر گاه خاطرمان تنها ماند دل نسپاریم به هر بی سر و پای و چه خوبه همیشه امید داشته باشیم .../ همیشه شاد باش و به یاد خدا باش که اوست به راستی شنوای شنوا .//

ققنوس چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:05 ق.ظ http://bLuephonix.Blogsky.com

چی چی رو نخیر؟!

باران پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1384 ساعت 01:02 ق.ظ http://www.sookoote-baran.persianblog.com

سلام به ابجی گلم/چطوری مهربون؟؟؟/مثل همیشه قشنگ و با احساس نوشتی/امیدوارم منو ببخشی که دیر اومدم معذرت/شاد و موفق باشی گلم.

توپولی پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1384 ساعت 02:37 ب.ظ http://topoli6612.blogsky.com

سلام عزیزم
حس خودت و دارم
من از خدا کلی گله دارم...
هم از خودش هم از بنده هاش...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد